امروز برای آشنایی دخترای گل کلاس دومی با مفهوم ضربالمثل و نقش آن در زبان، بازی جذاب و پرخندهی «یک کلاغ، چهل کلاغ» در کلاس اجرا شد. هدف از این فعالیت، درک بهتر بچهها از این ضربالمثل و آشنایی آنها با موضوع اغراق، تغییر پیام و اهمیت درست شنیدن و درست گفتن بود. در آغاز، مربی یک ضرب المثل ساده را آرام در گوش اولین کودک زمزمه کرد. سپس بچهها با هیجان و کنجکاوی، جمله را یکی پس از دیگری برای نفر بعدی تکرار کردند. درست مانند داستان معروف «یک کلاغ، چهل کلاغ»، جمله در مسیر انتقال کمکم تغییر کرد؛ کلمهای جابهجا شد، معنایی عوض شد یا بخشهایی به آن اضافه و کم شد. وقتی نوبت به کودک آخر رسید، جملهٔ نهایی با خنده و شگفتی برای کل کلاس گفته شد. سپس مربی جملهٔ اصلی را اعلام کرد و کودکان با مقایسهٔ این دو جمله، متوجه شدند چطور یک پیام کوچک میتواند هنگام نقلقولهای پشتسرهم تبدیل به یک پیام متفاوت و اغراقآمیز شود. در ادامه، مربی توضیح داد که چرا در زبان فارسی از ضربالمثل «یک کلاغ، چهل کلاغ» استفاده میکنیم؛ یعنی وقتی کسی خبری کوچک را بزرگنمایی یا آن را اشتباه تعریف میکند. این فعالیت علاوه بر ایجاد فضای شاد و پرخنده، باعث تقویت مهارتهای زیر در کودکان میشود:
- گوشدادن دقیق، صحیح و شمرده گفتن
- درک مفهوم ضربالمثلها
- مقایسه، تحلیل و نتیجهگیری
- کار گروهی و مشارکت فعال
بازی «یک کلاغ، چهل کلاغ» امروز به یکی از لحظات دوستداشتنی کلاس تبدیل شد و بچهها با تجربهی عملی و ملموس، معنای این ضربالمثل زیبا را بهتر از همیشه یاد گرفتند.